تعاریف و اصطلاحات رایج در گاهشناسی درختی:

 

گاهشناسي مطلق: نوعي از گاهشناسي است که برحسب تاريخ تقويمي تاريخ­گذاري شده باشد.

رشد سالانه: عبارت است از مقدار افزايش حجم يک درخت و يا يک توده درختي در طي يک سال.

تابع خودهمبستگي: نتيجه محاسبه ضرايب خود همبستگي از يک تا تعداد معيني از مقاطع زماني (براي يک متغير مانند رشد سالانه)، و سپس طراحي اين ضرايب را به عنوان تابعي از مقطع زماني گويند.

رگرسيون خودي: به رگرسيوني گويند که در آن يک رقم در يک زنجيره زماني به يک يا چند رقم که از لحاظ زماني بيشتر مي­باشند، بستگي و يا ارتباط دارد.

پوست: تمامي بافت­هاي که بيرون از لايه­زايا يا کامبيوم قرار دارند.

سونداژ (مته زني): عمل سوراخ کردن تنه درخت به وسيله مته رويش سنج که به منظور به دست آوردن نمونه استوانه­اي رويش انجام مي­گيرد.

تنظيم کردن يا کاليبراسيون: مرحله­اي از تجزيه و تحليل اقليم ـ درخت که در آن يک الگوي ارتباطي بين حلقه­هاي رويشي درخت و عوامل اقليمي به شکل خاصي با استفاده از رگرسيون خطي ساده يا چند متغيره ساخته مي­شود.

فعاليت کامبيومي: شدت و مدت تقسيم سلول­هاي کامبيومي را گويند.

سن کامبيومي: سن يک برش از تنه درخت را گويند. سال اول مربوط به اولين حلقه رويشي خارج از مغز درخت مي­باشد.

کامبيوم (لايه زايا، لايه زاينده): لايه­اي از بافت مريستمي را گويند که در زير پوست درخت بين بافت چوبي ثانوي از داخل و بافت آبکشي ثانوي از خارج قرار گرفته است، در واقع در نتيجه تقسيم اين، بافت چوبي و آبکشي تشکيل مي­شوند.

گاهشناسي (زمان شناسي): ميانگين اندازه­هاي (پهني) مجموعه حلقه­هاي رويشي درخت که به صورت تابعي از زمان بيان مي­شوند. مبدا زماني (تاريخ­گذاري) ممکن است مطلق يا شناور باشد.

نمودار اقليمي (دياگرام اقليمي): عبارت از نمايش نموداري (گرافيکي) ميانگين ماهانه داده­هاي اقليمي و رويدادهاي اقليمي بحراني کوتاه مدت.

تاريخ­گذاري تطبيقي (تاريخ­گذاري عرضي): عمل تطبيق و جوربندي تغييرات پهناي حلقه­هاي رويشي يا ديگر خصوصياتي که در بين چندين مجموعه حلقه رويشي از درختان نمونه گيري شده، انجام مي­شود تا امکان تشخيص دقيق سالي که در آن هر  کدام از حلقه­ها رویش يافته­اند، و يا خاستگاه جغرافيايي درخت (در مورد چوب­هاي تجارتي خارج از منطقه و غيره) به وجود آيد.

تاريخ­گذاري (گاهشناسي): «گاهشناسي عمومي درختي» عمل تعيين تاريخ تشکيل يک حلقه رويشي به وسيله چشم يا با شيوه­هاي نموداري (گرافيکي) يا آماري است.

«ديرينه شناسي درختي» براي تعيين توالي زماني حوادثي که در مقايسه با همديگر و يا در قياس به هر مقياس از پيش تعيين شده ديگري که براي اندازه­گيري زمان، طراحي و تنظيم شده باشند، بستگي داشته باشند.

باستان­شناسي درختي (ديرينه شناسي درختي): به مجموعه­اي از رويش­هاي علمي اطلاق مي­شود که براي تعيين تاريخ دقيق يک دوره زماني به کار مي­روند که طي آن زمان عمليات قطع، استحصال، و استفاده در بنا انجام شده باشد.

گاهشناسي درختي: به علم تاريخ­گذاري حلقه­هاي رويشي اطلاق مي­شود. اين شامل بررسي و تجزيه و تحليل اطلاعات موجود در ساختار حلقه­هاي تاريخ­گذاري شده است و استفاده از آن به منظور پاسخگويي به سوالات تاريخي و زيست محيطي مي­باشد.

1)        به تعبير دقيق، کاربرد گاهشناسي درختي، که به تاريخ­گذاري منجر مي­شود (به عنوان مثال: ديرينه شناسي درختي).

اقليم شناسي درختي: زير مجموعه­اي از علم بوم­شناسي درختي است که با استفاده از حلقه­هاي رويشي تاريخ گذاري شده، مطالعه اقليم­هاي گذشته و حال را ممکن مي­سازد.

زمين شناسي درختي: زير مجموعه­اي از بوم­شناسي درختي است که از حلقه­هاي رويشي تاريخ­گذاري شده جهت مطالعه و تاريخ­گذاري فرايندهاي ژئومورفيک همچون لغزش صخره­اي، رانش زمين، و غيره استفاده مي­کند.

آب­شناسي درختي: زير مجموعه­اي از بوم­شناسي درختي است که از حلقه­هاي رويشي تاريخ­گذاری شده جهت مطالعه و تاريخ­گذاري پديده­ها يا آب­شناختي همچون تغييرات جريان رودخانه­اي تغييرات سطح آب درياچه­ها و تاريخ سيلاب­ها استفاده مي­کند.

روند زدايي: حذف و برطرف نمودن (کنار گذاري) روند (رفتار يا حالت کلي) مربوط به تغييراتي از يک مجموعه حلقه رويشي را گويند، که ارزش کم و يا متوسط دارند، طرف نظر از منشاء اصلي روند (همچون تغييرات محيطي دراز مدت، تاثيرات سن درخت، جهش­هاي درختي و غيره).

پراکنده آوند: چوب­هاي که در آن­ها اندازه آوندها نسبتا يکنواخت بوده و يا دست کم تغيير در اندازه، به صورت تديجي صورت گرفته باشد، و در سراسر حلقه رويشي پخش باشند.

چوب آغاز: سلول­های بافت چوبي که در داخل يک حلقه رويشي در اوایل فصل رويش توليد شده و بازدانگان به وسيله تراکيئدهاي فراخ با ديواره نازک، و در نهاندانگان به بوسيله تعدادي زيادي آوندهاي درشت قابل تشخيص هستند.

سال رويدادي: رويدادي، به سالي با خصوصيات بارز در يک محدوده از حلقه­هاي رويشي متوالي و مجزا از هم که با چشم قابل تشخيص باشند، گفته مي­شود. از ديدگاه ريخت­شناسي (مورفولوژي) از چند راه قابل تشخيص است. حلقه گم شده، حلقه کاذب، نخستين سال يک تغيير رشد ناگهاني، چوب واکنشي، بروز زخم يا افزايش در مجاري رزين يا بافت­هاي تغيير رنگ داده و غير ...

حلقه کاذب: به لايه رويش اضافي و ظاهرا کامل و مشخص که در داخل يک فصل رويش شکل يافته باشد، حلقه کاذب گويند. برخلاف، نوسان جرم ويژه، حلقه­هاي کاذب از لحاظ ريخت شناسي (مورفولوژي)، قابل تشخيص از حلقه­هاي رويشي واقعي نيستند و تنها از تاريخ­گذاري تطبيقي مي­توان آنها را شناسايي کرد.

گاهشناسي شناور: به يک مجموعه حلقه رويشي با سن ناشناخته گفته مي­شود که تاريخ­گذاري تطبيقي در آنها بر مبناي تاريخ تقويمي مشخصي، انجام نگرفته باشد.

منحني رشد قطری: نمودار اندازه­گيري­هاي انجام شده از پهناي حلقه­هاي رويشي متوالي را گويند که به صورت تابعي از زمان ترسيم شده باشد.

محدوده رويش: در يک گونه که حلقه­هاي رويشي ساليانه واقعي توليد نمي­کند، به لايه رويشي گفته مي­شود که طي يک دوره زماني نا معين توليد شده باشد. در اين حالت حد بين چوب تابستانه و بهاره هيچ­گاه متمايز و مشخص نيست و اغلب در تمامي پيرامون تنه درخت نبوده و يک دايره کامل ايجاد نمي­کند.

مته رويش سنج (مته نمونه برداري): ابزاري است شبيه مته (مته نجاري) ولي تو خالي با يک ناودانک برون کشنده (اصطلاحا قاشقک) که براي بيرون آوردن استوانه­هاي باريک (معمولا به mm5) از چوب تنه درخت استفاده مي­شود.

استوانه رويش: نمونه استوانه­اي باريک از چوب که بوسيله مته رويش سنج از تنه درخت يا الوار در جهت شعاعي درختان زنده سرپا و يا افکنده و استحصال شده به دست مي­آيد.

عامل محدود کننده: رويش گياه، تحت کنترل برخي عوامل محدود کننده مي باشد که ممکن است خارجي (همچون: آب، دما، نور، دي اکسيد کربن، اکسژن، مواد معدني موجود در خاک ...) و يا دروني (همچون تنظيم کننده­هاي رويش، آنزيمها، ...) باشد. يک فرايند بيولوژيکي همچون رويش نمي­تواند سريع­تر از آني باشد که توسط اغلب عوامل محدود کننده، مجاز شناخته شده است.

گاه­شناسي محلي: نوعي گاهشناسي را گويند که از ميانگين گاهشناسي چندين جايگاه در داخل يک منطقه به دست آمده باشد و زيستگاه­هاي تقريبا متفاوتي را منعکس کند که در شرايط محيطي، نوع خاک، گونه­ها، و يا سن درختان متغير باشد.

ايستگاه هواشناسي: به مکاني گفته مي­شود که داده­هاي هواشناسي در آن به طور منظم يا دائم اندازه­گيري و ثبت مي­شود.

حلقه گم شده: به حلقه رويشي گفته مي­شود که در يک نمونه (براي مثال در يک استوانه رويش يا ديسک تنه) به دليل ناتواني فعاليت لایه زايا وجود نداشته و غائب باشد. حلقه­هاي گم شده به وسيله تاريخ­گذاري تطبيقي قابل تشخيص مي­باشند.

تحليل چنده متغيره: تحليل آماري بيش از يک متغير را گويند. در گاهشناسي درختي به تحليل همزمان مثلا چندين سال، چندين عامل خارجي و يا هر دو اشاره دارد.

سال نشانگر: تجمع و تمرکز سال­هاي رويدادي يعني سال­هايي که خصوصيات بارزي داشته باشند، همچون: حلقه گم شده چوب واکنشي، منطقه زخمي و غيره را که تاريخ­گذاري (تطبيقي) شده باشند، در بين گروهي از درختان، سال نشانگر نامند.

تاريخ­گذاري بر مبناي کربن راديواکتيو: به عمل تعيين سن مواد کربني قديمي به وسيله اندازه­گيري مقدار کربن راديواکتيو موجود در آن­ها گفته مي­شود.

گاهشناسي منطقه­اي: به زمان شناسي گفته مي­شود که از ميانگين چندين زمان شناسي جايگاهي يا محلي به دست آمده باشد که در يک ناحيه بزرگ، براي مثال مناطق شمالي آريزونا، گسترده باشند.

رگرسيون: به نمايش آماري يک رابطه گويند که در آن يک گروه معلومات به نام داده­ها يا متغيرهاي اوليه به يک (اگر رگرسيون ساده باشد) و يا تعداد بيشتري (در مورد رگرسيون هاي چندگانه) گروه اطلاعات، به نام داده­هاي پيشگو وابسته­اند و يا مي­توانند از روي آنها محاسبه شوند. هنگامي که يک رابطه رگرسيوني به دست آمده، از اين معادله استفاده مي­شود تا تخمين­ها بدست آيند. اين تخمين­ها در واقع ارزش­هاي اوليه محاسبه شده­اي مي­باشند که از داده­هاي پيشگو استخراج شده­اند.

پهناي حلقه رويشي: به پهناي يک حلقه رويشي گفته مي­شود که در طول شعاع درخت اندازه­گيري شده باشد.

شاخص پهناي حلقه: ارزش (رقم) تبديل شده پهناي کمي حلقه را پس از تقسيم بر يک تابع هموار کننده و استاندارد کننده گويند که به منظور استاندارد کردن انجام گرفته باشد. اين شاخص مي­تواند براي هر مشخصه از حلقه رويشي (غير از پهنا) نظير جرم ويژه نيز منظور گردد.

استاندارد کردن: به فرو نشاني و متعادل سازي تتغييرات دراز مدت از زنجيره زماين عوامل اندازه­گيري شده حلقه رويشي به وسيله تقسيم مقادير اندازه­گيري شده به يک تابع هموار کننده و استاندارد شده و تبديل آن­ها به يک زنجيره زماني از شاخص­هاي پهناي حلقه رويشي گفته مي­شود.

حلقه رويشي: به لايه سلول­هايي گفته مي­شود که در طي يک سال به وسيله بافت آبکش و چوب توليد شده باشد. محدوده­هاي چوب بهاره ـ چوب تابستانه در حلقه­هاي رويشي متوالي کاملا مشخص بوده و در سراسر محيط تنه درخت گسترده شده است.